آدمایی که دوستشون دارم همیشه منو ترک میکنن

تو قرار بود بمیری، بمیر، بمیر

من حتی نمیتونم کسیو دوست داشته باشم

دلم برات تنگ شده بود

میخواستم بیام پیشت

ولی نمیتونستم این کارو بکنم

اگه تو به خاطر من آسیب ببینی چی؟

اگه طبق رسمها پیش بری، شروع کردن یه رابطه از نظر روان شناسی آسونتر میشه

با من قرار میذاری؟

...راستش من فقیر نیستم

شغل پاره وقت... شروعش کردم تا بتونم خانوادمو تحمل کنم

من اگه خانوادمو دوست نداشتم، میتونستم ترکشون کنم ولی میترسیدم

که بی هیچ پولی تنها بمونم

منو ول نکن

خواهش میکنم منو ول نکن

♫ خواهش میکنم دیگه نزدیک من نیا ♫

♫ چون گرمای تو قطعا منو تکون میده ♫

♫ همونقد که من دارم از تو فاصله میگیرم ♫

♫ اذیت میشم ولی بازم باید ازت دور شم ♫

حالا دیگه چیزی نمونده که من راجع بهش بهت دروغ گفته باشم

چون احساس میکردم دارم یه عشق رو با دروغ شروع میکنم

راحت نبودم

الان میخوای چیکار کنی؟

میخوام رشته ای که تو توی قابلمه ی نیکلی درست میکنی رو بخورم

.بیا اینجا

من از آدمای قوی خوشم میاد. آدمایی که تو هر شرایطی دووم میارن

از حالا به بعد، دیگه همچین اتفاقایی نمی افته

قشر سطح بالاقسمت 5

بعد از این که کارت تموم شد، بیا تو پارکینگ پیش من

من بار اوله که دارم میام خونه ی تو. لازم نیست یه چیزی بخرم؟

الان یعنی دلت میخواد یه چیز قشنگ مثل "من فقط به تو نیاز دارم" بشنوی؟

نه

پس برو

باشه

!هی! معاون چویی

تو که با اون دختر پاره وقت قرار نمیذاری؟

معاون سانگ، من شنیدم که تو این اواخر تو جبهه ی رئیس بودی

فکر کردی تو تنها کسی هستی که رو نردبون طلایی وایساده؟

شما رسیدید، رئیس

منو اذیت نکن و برگرد سر کارت

از آشناییتون خوشوقتم جناب رئیس

من معاون سانگ ته شیک هستم، هم کلاسی معاون چویی جون کی تو دانشگاه.

...خیلی قدیمی رفتار میکنه

ما دفعه قبل با هم آشنا نشدیم؟

یادتون میاد؟

داری دوباره اینکارو میکنی چون فکر میکنی من یادم نمیاد؟

اگه اینطوری بخوای رفتار کنی، من نمیتونم درست گشت زنی کنم

ببخشید

اینو میفروشی؟

بله

تا حالا راجع به "اس سم کاسنی" شنیدی؟(اس سم: غذایی کره ای که در اون برنج و گوشت و ادویه ها رو داخل یه گیاه برگدار می پیچند)

اگه اس سم رو بدون کاسنی درست کنی، مزه ی تتدی میده، و غذا گزنده میشه

یکی به من بده. اگه مزه اش گزنده نشد چیکار میکنی؟

میشه! من قبلا امتحان کردم

مزه ی مال من و تو میتونه فرق داشته باشه

پس برش گردونین. من بهتون پس میدم پولتونو

چطور برش گردونم وقتی که خوردمش؟

نمیشه به جاش خودمو بهت بدم؟

چیه؟ انقد حرف مزخرفی بود که نمیتونی جواب بدی؟

.نشون دادن علاقه تو اول ماجرا و بعد برعکسش یه نوعه خودش

پس... دلت برام تنگ شده بود درسته؟

آره

از این کار خوشت میاد؟ صادق بودن تو همچین موقعیتی؟

بفرمایید

بعدا برام بیارش. چطوری میتونم با این این اطراف بچرخم؟

کی باید بیارمش؟

.هان نم دونگ اینو برات فرستاده. فکر میکنم گونگ جین دانگ باشه (یک داروی کره ای که معمولا به عنوان محرک قلب برای قوی کردن ترکیبات خون استفاده میشود)

اون نمیتونه فرق بین باکلاس و بی کلاس رو بفهمه

بندازمش دور؟

از حالا... من با آدما مثل آدم رفتار میکنم

نمیدونم چرا ولی خیلی چیز هست که دلم میخواد بخورم

!کیمچی تره فرنگیو خیلی خوب درست کردی

مزه اش مثل اوناییه که مامانم وقنی بچه بودم درست میکرد

برنج چی؟

!پن کیک سیب زمینی و برنج عین همن. جفتشون کربوهیدراتن

من نهار نمیخورم

میرم به باشگاه بدنسازی بعدشم یه دور به فروشگاه میرم بعدش میام خونه

باید سفارشم باشه

فروشگاه گفت که که لباسایی که میخواستمو میفرستن چون سایز منو نداشتن

اون کیه؟

.سونگ بوک دونگه

یه نفره که میگه از سونگ بوک دونگه.

سونگ بوک دونگ؟

اون اینجا چیکار داره؟

آجوما، درو باز کن

خانم گفتن که اینجا بشینین و منتظر باشین

ببخشید، اینجا

لطفا اینو تمیز کن

هیونگ، برا چی اومدی اینجا؟

اُه خدا

اینجا انقد کثیفه که نمینونم اینجا باهات حرف بزنم

آجوما لطفا بیرون بمون. نیم ساعت دیگه بیا تو

نه، یک ساعت دیگه بیا

به نظر میرسه که تو با کمک بقیه به اینجا رسیدی

معلومه... اشرافیت تا استخون هم فرق داره

بشین لطفا

من اونو فرستادم تا تو رو آروم کنم ولی، تو خوشت نیومد؟

...بعد از این که گبونگ جون مرد، من

هیونگ، چون حالت خوب نیست من همین یه بار کتک میخورم

بشین لطفا

!اُه خدای من، اُه، هیونگ

ببخشید، آه!

چرا داری اینکارو میکنی؟

چرا داری اسم گیونگ جونو به زبون میاری؟

مگه من کشتمش؟ جرا اینکارو میکنی؟

.گیونگ جون نمرده

.برو تیمارستان

...دیدن اینجوری رفتار کردن عجیب تو

باید با اتو صورتتو بسوزونم؟

!ترسیدی؟ خودت گفتی

گفتی اگه تو بودی، صورتشونو با اتو میسوزوندی

وقتی مثل یه آدم تهدیدت کردم باید مثل یه آدم رفتار میکردی

قبلا، چیزای زیادی بودن که من باید ازشون محافظت میکردم

ولی الان حتی یه چیزم نیست

من هنوزم انرژی دارم تا یه کارایی در مورد آدمی مثل تو بکنم

چطور جرات میکنی اینجوری تو چشمای من نگاه کنی؟

!موجود پست و نفهم

من برمیگردم، دفعه ی بعد با اتو برمیگردم

.نه با یه اتوی ستنی کره ای. با یه اتوی مدرن

.من هر روز میام. به همون اندازه ای که تو با شوهر من وقت گذروندی

...من متظر پسرم میشم

دعا میکنم که پسرم گیونگ جون برگرده

پس برا همین آدما از خشونت استفاده میکنن. عالیه

در آخر، زن چبول هیچی نیست.
(چبول: آدمهای بسیار پولدار)

اونم آدمی مثل من بود

من فکر میکردم که اون خیلی فوق العاده بود چون پاک بود، حتی وقتایی که من اعصابشو داغون میکردم

واضحه... زنای تحصیل کرده فرق دارن

خانواده های متمایز فرق دارن معشوقه و همسر قطعا فرق دارن

من فکر میکردم که هر کسی نمیتونه زن یه چبول بشه، ولی

همه اش همونجوریه. هیچ فرقی نداره

حالا هم... ما جفتمون همدیگه رو لخت دیدیم، پس بیا دعوا رو ادامه بدیم

!تو همه ی زتدگیت با لباس زندگی کردی، الان سعی کن لخت زندگی کنی

اونا فک میکنن لخت زندگی کردن انقد آسونه؟

!من این همه راهو تا اینجا با بدنم اومدم

.همینجوری یه جا نمیشینم و عذاب نمیکشم

.بشین

نه... اینجا

حتما درسته که تو هم منو دوس داری

یه گروه جدا برای سفارشا هست، تو لازم نبود بیای

به خاطر اون لامپ مسخره ی تو خیابون اومدم

میدونی چقد اعصابم خرد میشه وقتی از خونم میام بیرون یا میرم تو؟

تو چقد قدرت داری که میتونی لامپ بذاری تو خیابون جلوی خونه من؟

...این دختره داره زیاده روی میکنه

!اگه یه زنگ بزنی به اداره ی محله، اونا لامپو میذارن

واقعا؟

تو گفتی که کشورمونو دوست داری. کشور خوبمون اینکارو برات کرده

آره، میفهمم

هی... تو با هر کی قرار میذاری ازدواج میکنی؟

نه

پس چرا نمیتونی با من قرار بذاری؟

قرار گذاشتن و ازدواج نکردن با این که رابطه رو با قانون ازدواج نکردن شروع کنی فرق داره

ممکنه موقع قرار گذاشتن بفهمی که اصلا دلت نمیخواد با من ازدواج کنی

درسته... درسته

...درسته. من خیلی بهش فکر کردم ولی ما

هیچ دلیلی نداریم که قرار بذاریم

.درسته... ولی هیچ دلیلیم وجود نداره که نذاریم

.بهت گفتم

ولی، تو میخوای این کاسنی رو بخوری؟

.نه. تو بخورش

!باشه. خداحافظ

.نمیتونی همینجوری بری

...پس کاری که لازمه بکنم

.ما تصمیم گرفتیم که قرار بذاریم

.بریم غذا بخوریم، با سلیقه من. من مردیم که هم تو شب و هم تو روز میبره

.منم... زنیم که تو شب و روز میبازه

!کاملا مناسبه

.بعدا میبینمت

.باشه

آدرس ياب سايت بيا تو کره
Bia2kore.Rzb.ir

.من موقعیت سرمایه های گروه ته جین رو در بازار چک کردم

هیچ چیز خاصی نیست درسته؟

خب... مسئله اینه

جانگ یون ها

این جانگ یون ها همون خواهر من جانگ یون ها ئه؟

.بله، من بررسی کردم

اون چرا سهام خریده؟

اون از کجا پول آورده که این همه بخره؟

من فکر میکنم نایب رئیس مرحوم جانگ گیونگ جون

.برای جانگ یون ها خریده

.من جانگ گیونگ جون رو دست کم گرفته بودم

.به نظر میرسید که اون با یون ها رابطه ی نزدیکی داشته ولی اونا داشتن پشت سر من با هم متحد میشدند

،به جز سهامی که جانگ گیونگ جون براش خریده

.خانم جانگ یون ها خودش هم مقداری سهام خریداری کرده

حدود 0.1 درصد

منظورت چیه 0.1 درصد؟

پس روی هم میشه 1.1 درصد؟

با این کار چه فکری میکردن؟

.شایعاتی هست که رئیس هم داره مقداری سهام رو به جانگ یون ها منتقل میکنه

چی؟

.شایعاتی هم هست که اون قراره نامزد ریاست سازمان برنامه ریزی تو دفتر ژاپن بشه

شایعه ها، شایعه ها، شایعه هافقط حرفایی هستن که از دهان آدم به آدم منحرف میشن

اون تا حالا هیچ کاری نکرده،، چرا باید یه رئیس بشه؟

رئیس جانگ سو هیونم کاری برای رسیدن به

.ریاست سازمان برنامه ریزی نکرده بود

میدونی چرا منشی قبلی اخراج شد؟

.نمیدونم

.من دارم دنبال آدم خودم میگردم. مدت زیادیه که حواسم به تو هست

(تو هوبه ی منم هستی (هوبه: هم دانشگاهی کوچکتر

.من از صمیم قلبم شما رو حمایت میکنم

،تو زمان رئیس

.پدرم کلی نوکر داشت که پیروی میکردن ازش

.اون آدما پیشاپیش کارایی رو میکردن که پدرم حتی نمیتونست به زبونشون بیاره

اگه اون میخواست کسی بمیره اونا براش میکشتنش

.اگه یه زن میخواست، اونا براش می اوردن

.تو حداقل باید اینکارو بکنی، باید زیردست من باشی

بله، خواهر؟

الان داری چیکار میکنی؟

.کار خاصی نمیکنم

.بیا کارت دارم

.نمیتونم

چرا؟

.یه قرار دارم

تو گفتی هیچ کاری نمیکنی. قرارت کیه؟

.بعدا میبینمت

داری چیزیو از من قایم میکنی؟

.نه

پس چرا داری ازم دوری میکنی؟

چرا باید ازت دوری کنم؟

الان داری میری خونه، آره؟

.احتمالا

.منم الان دارم میرم خونه. بیا اونجا همو ببینیم

.اینکارو انجام بده

باید با قرارداد چیکار کنم؟

.تا وقتی من بمیرم، جا رو بکن دو تا

.اون دو تا رو مجبور به رقابت کن. بهتره که رقابت کنن

.بعد فقط بذار یکیشون ادامه بده

وقتی نتایج بیاد، شما قبولشون میکنین؟

.بله

.مامان، من رسیدم

خب پس من میرم -باشه -

.گفتگوی خوبی داشته باشید

چی شده؟

.برای حادثه گیونگ جون درخواست رسیدگی دادم

چه حادثه ای؟

.نمیتونم قبولش کنم

.هیچی منطقی نیست. جنازه اش پیدا نشده

.مامان، اون منطقه برای حادثه هاش معروفه

همه ی حادثه ها اونجا منجر به مرگ شدن

قایق شدیدا داغون شده، چطور میخواید یه جنازه رو تو اون اقیانوس پیدا کنید؟

.اشتباه خودش بود که با همچون قایقی رفته بود اونجا

.اگه میخوای از این حرفا بزنی برو بیرون

.من شما رو از همه بیشتر درک میکنم، من خودمم یه بچه دارم

.من میدونم شما چقدر گیونگ جونو دوس داشتین

.هر کاری میخوای بکن. منم کمک میکنم

فقط به من تکیه کن مادر، باشه؟

کسی تو خونتون میدونه که تو یه کارگر پاره وقتی؟

.فقط برادرم میدونست

پس در طول این مدت چی بهشون میگفتی؟

!عملای زیبایی، باشگاه تناسب اندام، کلینیک پوست، کلاس آشپزی... بهونه های زیادی دارم

.فکر کنم تو میتونی با همینجوری دور و ور چرخیدن خودتو مشغول نگه داری

.من ماشینمو میارم بیرون و تو ساختمون اون طرف فروشگاه پارکش میکنم

.بعد تا فروشگاه پیاده میرم

.خیلی اراده ات برای کار پاره وقت منحصر به فرده

.موقع کار کردن، چشمام به زندگی باز شد

.قبلا نمیدونستم که چرا پول میتونه یه مشکل تو زندگی باشه

راجع به چیز دیگه ای کنجکاو نیستی؟

.فقط بپرس. میگم بهت

.یواش یواش

.معاون چویی کار خیلی زیادی نکرده

.به خاطر فروش بالا الان تو موقعیت خیلی خوبیه

.حواستون بهشون باشه و هر چیزی که مربوط به رئیس یو میشه رو گزارش بده

.چشم

مسائل شخصی رو هم باید گزارش بدم؟

مسائل شخصی؟ مثل چی؟

.به نظر میرسه که معاون چویی و رئیس یو هر دوشون دارن با کارگرای پاره وقت قرار میذارن

.آه، اون بی ارزشا. حتما میخوان ثابت کنن که مردن

باید به شما گزارش بدم؟

.به اندازه کافی ذهنم داره به سمت جهتای بد میره من به بخش اچ آر میگم

.متشکرم

کارگر پاره وقتی که چانگ سو داره میبینه کیه؟

گفتی قراره غذا بخوریم، پس چرا اینجاییم؟

.قبل از اینکه غذا بخوریم باید استایلامونو هماهنگ کنیم

مگه استایل من چشه؟

.قدیمیه

نمیخوام! چرا باید از تو لباس قبول کنم؟

.بیا فقط مثل یه داستان عالی انجامش بدیم

من یه مرد با کلی پول. تو یه زنی با هیچی پول. ما؟

!ما داریم قرار میذاریم

♫ اشک ها جاری میشن وقتی من تو رو میبینم ♫

♫ قلب من لبریز میشه، پس من به سمت تو میدوم ♫

♫ هیچکس قلب منو نمیشتاسه ولی شلید تو بشنایسش ♫

...برو تو♫ عاشقانه ای آرام و لطیف که لبهای منو غرق میکنه ♫

♫ عاشقانه ای آرام و لطیف که لبهای منو غرق میکنه ♫

...برو تو♫ اسم گرم تو که به گوشه های لبای من چسبیده ♫

♫ هیچکس نمیدونه چرا قلب من داره به سمت تو میدوه ♫♫ نزدیک و نزدیکتر به تو ♫

.این خوب نیست؟ به نظر من قشنگه♫ نزدیک و نزدیکتر به تو ♫

.اینو بگیر و یکی دیگه ام بردار

!تو قطعا خیلی پول داری! چندتا میخوای برام بخری؟ تو خیلی پولداری

.لباسای دیگه رو هم امتحان میکنم♫ عاشقانه ای آرام و لطیف که تمام روز لبهای منو غرق میکنه ♫

♫ عاشقانه ای آرام و لطیف که تمام روز لبهای منو غرق میکنه ♫

♫ اسم گرم تو که به گوشه های لبای من چسبیده ♫

♫ هیچکس نمیدونه چرا قلب من داره به سمت تو میدوه ♫

!مثکه تو چیزای زیادی برای زنا خریدی تا حالا

♫ نزدیک و نزدیکتر به تو ♫

.موردای زیادی نبوده که من خودم بیام و بخرم

!پس من باور میکنم که من خاصم

!هر جور دوس داری

♫ "تو به من لبخند میزنی "دوستت دارم ♫

♫ شاید کسی داره دزدکی به عشق ما نگاه میکنه ♫

♫ قلب من به تو نزدیک و نزدیکتر میشه ♫

♫ بیشتر از قلب تو واسه من ♫

خوش اومدید

!خیلی دوستش دارم

!خوش اومدین. خیلی وقته که اینجا نیومدین

.سرم شلوغ بود

.متوجهم

.آه، ایشون دوست دختر منه

!اون خوشگله

.اون چی گفت؟ احساس میکنم راجع به من حرف زد

!خیلی سریع میفهمی

.فکر کنم گفت من خوشگلم

چطوری؟

!لطفا بهش بگو ممنونم

اون میگه شما چشمای خیلی خوبی برای تشخیص دادن داریناون خودش میدونه که خوشگله

.واقعا؟ بفرمایید

.اون از خانم دفعه قبلی خوشگلتره

!شما هم فوق العاده این

(آنیوهاشیمونیکا! (سلام به لهجه ی ژاپنی -- (آنیونسیو! (تلفظ صحیح سلام

- (آریگاتو! (متشکرم به ژاپنی!متشکرم -

تو اصلا فهمیدی اون چی گفت؟

.از بین همه زنایی که آوردی من از همه خوشگلترم

!ایول

!خیلی خوشمزه اس. تو دهنم آب میشه

.این خونه ی منه

!واو! خیلی تمیزه. اصلا شبیه خونه ی یه مرد نیست

لباس راحتی برات بیارم؟

لباس دخرونه ام داری؟

.نه، لباسای خودم فقط

.نمیخواد

خوابت میاد؟

.تازگیا نتونستم بخوابم. حتی با قرص خوابم نشد

.بعد از اینکه همه چیو به تو گفتم، فشارام کم شد

.خوب نیست، بیا اینجا

.یه کم اینجا استراحت کن. من شام درست میکنم

.لازم نیست بخوابم

.فقط برا چند دقیقه چشاتو ببند

.عیبی نداره

.من واقعا خوابم نمیاد

.باشه، فرض میکنیم تو خوابت نمیاد

...من اونقدرا خوابم نمیاد

آجوشی، این اتاق قراره چی بشه؟

.ما باید خالی نگهش داریم

.ممکنه که من بیام اینجا زندگی کنم

راجع به چی حرف میزنین؟

.زوج متاهل فقط یه عنوانه. من تنها و غمگینم

.میخوام جایی باشم که پدر و مادرم هستن

اگه شما هم تو این شرایط طلاق بگیرین

احساسات آقا چی میشن؟

آجوشی، تو میتونی نزدیک مادرم بمونی و ازش مراقبت کنی؟

چیکار باید بکنم؟

.کمک کن مادرم واقیتو بپذیره

شام چی؟

.اینجا میخورم بعدش میم

.خیلی به من خوش گذشت

.گرچه هنوز 12 شب نشده ولی من برمیگردم به واقعیت

.هی، اینا رو با خودت ببر

.نمیخوام

.اگه فردا به فروشگاه بری، میتونی پولتو پس بگیری

از اونجایی که تو رئیس فروشگاهی باید اینو بدونی، نه؟

.نمیفهمم راجع به چی داری حرف میزنی

.من خواستم سیندرلا باشم. برام جالب بود که بفهمم چجوریه

.اصلا به اون خوبی نیست، من همه اش داشتم تو ذهنم محاسبه میکردم

.واو، این خیلی گرونه. این اندازه ی 6 ماه حقوقمه

.باید قبولش کنم، بعدا پسش بدم و پولشو برگردونم

!واو، این غذا 20.000 وون قیمتشه

میخوام بازم بیام اینجا. اگه بهش بگم بهم میخنده، نه؟

اینا فکرایین که من باید جلوی مردی که باهاش اومدم سر قرار بکنم؟

.واقعا به خاطر این کار از خودم بدم میاد

.بیا به هم بزنیم

.حتی 12 ساعتم از وقتی که گفتیم قرار بذاریم نگذشته

.بریتنی اسپیرز 3 روز بعد از ازدواجش طلاق گرفت

!اینکه چیزی نیس در مقابل اون

.لباسایی که الان تنمه هم، میذازمشون تو دفترت

!هی

.بیشتر از هر چیزی از اینکه اینجوری ازم سو استفاده بشه بدم میاد

فکر میکنی من ازت سو استفاده کرد؟

نکردی؟

.لطفا سرتو یه لحظه بیار پایین

چرا؟

♫ Kiss me like you want to be loved, want to be loved ♫ (Ed Sheeran-Kiss Me)

Want to be loved

این چی بود دیگه؟

.دارم شروع میکنم به دوست داشتنت

.نمیخواستم عاشقت بشم

.ولی تو خیلی نازی

.آشنا شدن باهات مثل یه رویائه

لامپ خیابون... چون تو خیلی پولداری و قدرت داری

.فکر کردم به خاطر من اون چراغ اونجاست

.هیچی تو این دنیا مجانی نیست. ولی عشق هست

.من دارم بیشتر و بیشتر عاشق تو میشم

.ولی، دارم از خودمم بیشنر و بیشنر متنفر میشم

...نمیتونه اینجوری باشه

So kiss me like you want to be loved

You want to be loved, You want to be loved

This feels like falling in love

I've fallen in love, I've fallen in love

Kiss me like you want to be loved

بله؟

من خونه ام باید زود بخوابی. - میخوام شام بخورم -

.دیر نیست برای شام؟ ساعت 10 شبه

.الان قطع میکنم، زود باش و بخور

مامانت بود؟

.حتما بهت زنگ زده چون نگران غذا خوردتن بوده

.این کاریه که همه مادرا میکنن. نگرانی برا غذای بچه هاشون

.فکر نکنم من تا حالا "بیا غذا بخور" رو زیاد شنیده باشم از مامانم زیاد

.میتونیم رشته رو بعدا بخوریم، هنوز شامه، بیا حداقل اسپاگتی بخوریم

.من خیلی خوب خوابیدم، باید بیدارم میکردی

!اگه بیدارت میکردم منو میزدی

.خیلی خوب خوابیده بودم، اتمالا اگه بیدارم میکردی عصبانی میشدم از دستت

!خوشمزه به نظر میرسه

.بعد از اینکه خوردی میرسونمت خونه. میتونیم تو ماشین هم چایی بخوریم

.نمیخوام برم خونه

نمیشه، آره؟

.چرا میشه. بهشون زنگ بزن و بگو یه شب اینجا میخوابی

!میتونی وقتی خواستی خوب بخوابی

.هیچکس تو خونه دنبال من نمیگرده

چی میشه اگه... نخوام برم خونه؟

.نرو

میتونم بیام تو؟

.هنوزم دیر نیست. میتونم برسونمت خونه اگه بخوای

.زنا اگه بیرون از خونه بخوابن یه چیزایی لازمشن میشه

چی میخوای؟

...لباس خواب

.نه، نمیخواد. میتونم اینجوری بخوابم

.بیا بیرون. این مشکلو برات حل میکنم

.یه بار قبلا با جی یی اینجا اومدم

قرار گذاشتیم دوباره بیایم اینجا ولی بالاخره من تنها اومدم. تو زیاد میای اینجا؟

.وقتی تو دانشگاه بودم با دوست دخترم چند بار اومدم

آها، پس تو یه دوست دختر داشتی؟ تو دانشگاه با هم بودین؟

،ولی مگه وقتی دو نفر قرار میذارن

نباید راجع به دوست دخترا و دوست پسراشون حرف نزنن؟ تو چرا داری راجع بهش حرف میزنی؟

!تا به نظر برسه قبلا داشتم -!نداشتی -

اون یکی برا من چطوره؟

خوشت میاد ازش؟

.ببخشید، من میخوام اینو ببینم

♫ حرکتی در زمان ♫

.خانم، من فکر میکنم این خیلی کوچیکه

.چی؟ خیلی کوچیکه؟ سایز بی که باید اندازه باشه

یه سی بهت بدم؟

!تو خیلی فوق العاده به نظر میرسی

من چطوری میتونم سینه هامو بزرگتر کنم؟

...تو خیلی لاغری، چطور ممکنه سینه هات انقدر

نه، من فکر میکنم مشکل از این مارکه. لطفا یه سایز بی از یه مارک دیگه بهم بدین

.لطفا فقط بهم بدینش، پرو نمیکنم

تو بدنی داری که باید به افتخارش جشن گرفت! چه حسی داره تو همچین بدنی زندگی کردن؟

میخریش؟ -- شما دوست پسرشی؟بله. -

تو خیلی خوش شانسی، میدونی چقدر خوش شانسی؟

داشت چی میکفت؟

من اینو میخرم. -من برات میخرمش. -.

.قبلش یه لباس دیگه هم برام خریده بودی

.تو یه مرد شاغلی، باید از پولت محافظت کنی چون سخت به دست اومده

کم کم دارم عاشقت میشم، اولش نمیخواستم

ولی تو خیلی نازی

!من خوش قیافم

!منو ترسوندی

واسه چی ترسیدی؟ مگه داشنی به چه چیز عجیبی فکر میکردی؟

!میشه در بزنی؟ منم زندگی خصوصی خودمو دارم

!باشه، دفعه ی بعد در نمیزنم

!پس نزن، این وقت شب نمیشه حلش کرد

.من یه قرار ملاقات برات با بزرگترین دختر گروه هوانگسان ترتیب دادم

دختر اول گروه هوانگسان، منظورت نکنه شین اُنه؟ اون تو دبستان سال پایینی من بود

.اون خوشحال شد، گفت تو رو میشناسه

.اه، ولی من فکر میکنم اون متوسطه، به خاطر ظاهرش میگم

.اگه اون وزن کم کنه و رو صورتش کار کنه، خوشگل میشه

.دیگه راجع بهش بحث نکن. بیا قبل سی سالگی ازدواج کن

.بیا یه محدوده ی سنی نذاریم، خیلی قدیمیه این کارباشه، پس بیا برای زنا یه محدودیت بذاریم

.ولی من مجبور نیستم اینو بهت بگم

.تو نباید یه دختر فقیر نمیاری اینجا تا باهاش ازدواج کنی

.خیلی دختر از خانواده های فقیر هستن که میخوان مردای پولدارو به دست بیارن

.پسر دوم گروه آنجینو یه مار خوشگل گول زد و با یه ویدیو تهدیدش کرد

.تو روزنامه هم چاپ شداصل حرفو بزن، خیلی وقته داری حرف میزنی

من نگرانت نیستم ولی چیزا تو این دنیا فقط به خاطر اینکه ما کار درست رو انجام می دیم پیش نمیان

.بلکه این آدمه که باید کار درست رو به خوبی انجام بده

- دخترای فقیری هستن که قوی ان و روحیه ی قوی ای دارن.- کی رو میگی؟

.منظورم کس خاصی نیست. همینطوری میگم

.ما باید دید بازی به مسائل داشته باشیم، مامان

.ما نمی تونیم به همه چیز با دید باز نگاه کنیم. اون دختر باید درجه ی اجتماعی مناسبی داشته باشه

.دارم دوباره بهت میگم، به جون کی خیلی اعتماد نکن

چرا حرف جون گی رو میکشی وسط؟- وقتی با تو اینور و اونور میره، احساس خوبی درباه ی موقعیتش نداره

.حتی اگه که نخواد، اون متوجه گذشته اش هست، اونم بالاخره آدمه

چرا فک میکنی ازم سو استفاده می کنه؟ چرا به اون شک داری؟

،اون میتونست بره برای یه شرکت دیگه کار کنه

.ولی به خاطر من اومد، تا کمکم کنه

.برای همینه که تو مراقبش بودی

.تو پول اجاره خونه اشو دادی و براش ماشین گرفتی

.چیزی که دارم میگم اینه که فاصله اتو حفظ کن

من که براش خونه نخریدم فقط اجاره خونه اشو دادم. چرا یه جوری میگی که انگار کار بزرگی انجام دادم؟

...همینه که هست! بیا راجع به آینده حرف بزنیم

کدوم آینده؟-بابا میخواد چیکار کنه؟-

نباید الآن سرش حسابی شلوغ باشه؟

همه چیز خوب پیشرفته از وقتی من وارد شرکت شدم حتی فروشگاه مواد غذاییم موفق بوده

مگه کسی چیزی گفته؟-،فقط به خاطر اینکه من از همه جوون ترم-

!دلیل نمیشه که درجه و مهارتم از همه کمتر باشه

چرا هیونگ سهم ببیشتری داره؟-میدونم-

من قبلا هم با پدرت صحبت کردم

بابا واقعا عجیب غریبه

منو از همه بیشتر دوست داره اونوقت سهم بیشتری به هیونگ میده؟ این چجور دوست داشتنه؟

فهمیدم

میخوای یه قرار ازدواج دیگه با یون ها بذارم؟

این چیه که میگی یهو؟

مامان تو باید یه بار دیگه کره ای یاد بگیری

این یهویی گفتنات شبیه یه دختریه که میشناسمش-کی؟-

بیخیال- تو گفتی که از شی اَن خوشت نمیاد-

میتونیم ببینیم و اگه از اون خوشت نیومد، می تونیم با همین یون ها ادامه بدیم

ولش کن مگه من جونورم؟

بیا کلاس داشته باشیم وقتی تو بیزینسیم

اوکی

تو مامان کی هستی؟-!چانگ سو-

همینه-!هی-

میبینمت مامان

تو میتونی یه مرد رو مسئولیت پذیر کنی

آخ دارم دیوونه میشم.... فک نمیکردم اینجوری بشه

دارم دوباره عاشق میشم؟

آخخ من قبلا عاشق بودم

این دفعه نمیره که با گریه تموم شه، همین الآنشم گریه آوره.

خوابیدی؟

دارم میرم بخوابم

تو واقعا باید یه بار دیگه بری کره ای یاد بگیری

اشتباه نوشتی

دارم میرم که بخوابم

اووه مثه این... این غلط گرفتناش.. به نظر باهوش میاد

چی؟ همین؟

عصبانی شدی؟ چرا جواب نمیدی؟

من صد در صد مطمئنم که آسیب میبینم و این رابطه تموم میشه

قبل از اینکه بهم آسیبی برسه خودم تمومش می کنم

"پاک کردن"

چرا این کارو باهام میکنی؟

وقتی زنگ میزنه خوب مجبورم جوابشو بدم

الو؟

خوابیدی؟

اینجوری مهربون نپرس

چی شده مگه؟ نگو چی شده-

جدا... چت شده تو؟ شخصیتت انقد عجیب غریبه؟

من جدا اینو دوس ندارما. دخترا هی نظرشونو عوض می کنن

این به این خاطره که من ازت خوشم میاد

من یکم قبل تو رو دیدما

ولی دلم میخواد دوباره ببینمت

اگه اینجوریه تو باید خیلی راحت بگیش

خدافظ

کجا میری؟

بیرون

ولی همین الآن دوش گرفتی...وقتی دوش میگرفتی هر کی هم صدات می کرد هیچ وقت بیرون نمیومدی!

فقط بیخیال شو

خوش اومدین

چی میخوای بخوری؟

اووم...گریپ فروت و یه کیک پنیر

کیکم میخوای بخوری؟

بعد از خرید، باید یه چیزی بخوری

من.... پرتقال میخوام

غذا خوردنتم کاملا بهم ریخته اس عین بچه ها

چرا تا حالا با کسی قرار نذاشته بودی؟

من گفتم که قرار نذاشتم قبلا؟

تو هیچ وقت نگفتی

ولی با دیدن کارات، اینجوری حدس زدم

من قبلا قرار گذاشتم

این فقط به این خاطره که طولانی مدت نبودش

من خیلی تردید داشتم

وقتی مردم میفهمیدن که من دختر کی ام، متفاوت میشد رفتاراشون

خوب... یا بد

تو اینو دوست نداشتی؟

دوست نداشتم

من فک می کنم تو هنوز بچه ای

منظورت چی بود؟

من فک می کنم تصویرت با خودته. تو و تصویرت نمی تونین از هم جدا شین

تصویر و گذشته فقط تصویره. نه من

تو تو اون تصویر بزرگ شدی

پس رو تو تاثیر گذاره. تصویرت همیشه درونته

تو می تونی تصویرت رو عوض کنی... اگه تصویرم عوض شه و منم عوض شم

اون دیگه فقط من نیست

بیا راجع به نظرات متفاوتمون صحبت نکنیم. الآن دوست داری چیکار کنی؟

آدمایی که تا حالا با کسی قرار نذاشتن وقتی شروع به قرار گذاشتن می کنن یه لیست از چیزایی که می خوان دارن!

!من قبلا قرار گذاشتم

بدجنس

الآن بامزه شدی خوب بلدی از چیزایی که یاد گرفتی استفاده کنی خانم قبلا هرگز سر قرار نرفته

گفتم که من اینجوری نیستم

خب خیلی ساده، بیا دوچرخه دو تایی سوار شیم

خوشت میاد؟

خوشم میاد، تو همیشه انقد خوبی تو دوچرخه روندن؟

من یه وقتایی با چانگ سو مسابقه می دم

کی میبره؟

هر دفه فرق می کنه

چرا ما سوار دوچرخه ایم؟ موتور باحال تر نیست؟

به قول چانگ سو همیشه میگه "دوچرخه روندن تلاش می خواد". به همین دلیل دوچرخه رو دوست داره

تو باید تلاش کنی تا چرخ ها بچرخن

من... یه بار با چانگ سو سر قرار رفتم

تو که ناراحت نشدی؟ درسته؟

!به هر حال، تو هم تو دانشگاه یه کارایی کردی

اگه دیدی داره از کسی که باهاش قرار میذاری خوشت میاد فقط میشه قبلش به من بگی؟

نمیشه. میشه یکم تندتر بری؟

اوکی برو که رفتیم

*لطفا نیا پیش من*

*چون گرمات قطعا منو تکون میده*

*حتی اگر آسیب بزنه به اندازه ای که من بخوام مانعت بشم*

*من مجبورم که مانعت بشم*

*اشک ها دارن می ریزن بیرون*

*در حالی که من دارم سعی می کنم تو رو دور کنم تلاش می کنم مانعت بشم من تلاش می کنم*

من اومدم

چی شده؟

اومدم چون دلم برات تنگ شده بود

...من که بهت نگفته بودم بیای

!ولی این که می بینمت عالیه

قشنگ نیست؟

!بزرگترین خوبیه زندگی رو پشت بوم! منظره عالیه

من نباید باهات موافق باشم حتی وقتی که این در واقع هم خوب نیست. درسته؟

دستاتُ ببینم

دستات خیلی بزرگن ولی صورتت خیلی کوچیکه

اینطوریه؟

اوه واقعا اینجوریه. دستام صورتتُ کامل می پوشونن

نمی تونم نفس بکشم همین الآن دستت رو بردار

منم میخوام اینکارو انجام بدم

تو هر کاری من بکنمُ تقلید می کنی!

چرا بهم اجازه نمیدی اینکار رو بکنم؟

تو که همین الآن انجام دادی

من تا الآن نتونسته بودم انجام بدم

انجامش بده خوب انجامش بده

!تو خیلی بچه ای

بوس.. ما هر روز باید فقط یه بار همو ببوسیم؟

تو داری ازم میخوای که مثه اون دفه ببوسمت؟

آره

تو مگه نبودی که میگفتی دوست نداری قرار بذاری؟

درسته. ما مجبور نیستیم اگه تو نخوای که بذاریم

من هرکاری برات انجام میدم، بعدش میخوای چیکار کنی؟

ما چجوری می شدیم اگه تو دوره حکومت چوسان به دنیا میومدیم؟

.ارباب جوان

چرا انقد دیر کردی؟

من دیگر هیچ وقت دوباره شما را نخواهم دید

چگونه انسان پستی مانند من می تواند شما را ببیند؟

یک مرد و یک زن یک دیگر را دوست دارند

چه چیز دیگری وجود دارد برای آن؟

شما دونفر چه کار دارید می کنید؟

مادر!

!این انسان پست را از اینجا بیرون بیندازید و او را تکه تکه کنید

بله -ارباب جوان! ارباب جوان-

!سائول

مادر! نمیشه اینکار رو نکنید؟

!ارباب جوان! ارباب جوان! مرا نجات بدهید

اگه تو بخوای آزادی که هرکاری دوست داری بکنی! دختر رعیت دیگه ای هست که ببه من بدیش؟

چجوری میتونی به همین راحتی یه اسباب بازی رو از من بگیری؟

واو.. باور نکردنیه

ما تو دوران حکومت چوسان زندگی نمی کنیم! من فک میکنم خیلی زود ترسیدم!

!سلام

اون ارباب بی ادب منم؟

...منظورم اینه که تو واقعا فک می کنی من

بسه

نه اینکه تو بی ادب باشی! این بدیهیه که تو اون دوره اینجوری فک کنی!

اینجوریه؟

ما تو یه دوره ی دیگه داریم زندگی می کنیم! ما وضعیتمون شبیه همه

ما وضعیتمون یکی هست ولی هنوزم یه تفاوتی وجود داره

تفاوت به این معنی که ما تفاوت داریم. نه که تو از من بالاتری

من باهاش موافق نیستم

من یه مردم، و یه مرد در مورد درجه از لحظه ای که یکی رو میبینه تصمیم می گیره

من از قبلم می دونستم که یه مرد در مورد همه چیز که باهام موافق نیست فقط به این خاطر که ما همدیگرو دوست داریم

ولی من ناامید شدم

تو شبیه یه ارباب جوان در دوره چوسانی!

حتا اگرم درست نباشه، نمیتونی باهام موافق باشی؟

نمیشه

تو آدم گندی هستی

همه سلولای بدنم دارن بهم میگن که مراقب باشم

ولی من خیلی دوستت دارم

منظره اش عالیه

دیدی؟ من درست گفتم

ولی پایین تنه ات یکم چاق تر از بالا تنه اته

چجوری می تونی سایز 26 رو بپوشی؟ حداکثر باید 25 بپوشی

واقعا که. این قد بلند بودن و جذاب بودنت فقط برای همینه؟

گوشات خیلی عجیبن

نکن! خوشم نمیاد وقتی یکی دست به گوشام میزنه

حتا اگه من باشم که دست میزنم؟

!دست بزن! دست بزن

واقعا عجیبن

کی با چانگ سو دوست شدی؟

تو دبیرستان. من به یه دبیرستان بین المللی می رفتم

از اون موقع انقد بهم نزدیکین؟

ما اولش به هم نزدیک نبودیم، این یه اتفاق بود! ما به چیزای مشترکی علاقه مند نبودیم

من فقط درس می خوندم

چانگ سو به خیلی چیزا علاقه داشت برای همین محبوب بود

من یکم شگفت زده شدم وقتی فهمیدم شما دوتا با هم دوستین

بیشتر مردم با کسی دوست میشن که بهشون شبیهه

تو چطوری با جی ئی دوست شدی؟

من اونو دو سال پیش دیدم وقتی نیمه وقت کار می کردم. بیرون و درونش یکیه

اون چیزای مجانی رو دوست نداره. یه همین خاطره که دوستش دارم

چجوری شما دوتا می تونین یه رابطه نزدیک رو نگه دارین وقتی که

یکی راجع به اون یکی همه چی رو می دونه ولی اون یکی نه؟

ممکنه. این جی ئیه

یه وقتی، می رم همه چی رو به جی ئی میگم

اون تعجب می کنه ولی بازم منو قبول می کنه

بیا راجع به خودمون حرف بزنیم

راجع به چی؟

درباره ی چیزی به من دروغ گفتی؟

وقتی بهت گفتم من بهت دروغ گفتم، تو به من گفتی که تو هم دروغ گفتی

اونو یادته؟

من حافظه ی خوبی دارم

اون منو اذیت کرد، چیزی که بیشتر از همه ازش متنفرم دروغه

"من داشتم تلاش می کردم دلداریت بدم! "همه آدما دروغ میگن پس به خودت سخت نگیر

که اینطور

حالا نوبت منه. تو واقعا میخوای خونه ات رو ترک کنی؟

آره. من این تصمیمو از خیلی وقت پیش گرفتم

چی کار میخوای بکنی وقتی اومدی بیرون؟

از اون چیزایی که یاد گرفتم استفاده می کنم. از زمانی که بچه بودم، بدون این که بخوام کلی چیز درباره آرایش کردن یاد گرفتم

امتحانش میکنم

من نمی فهمم. چرا نمی تونی از اون چیزی که داری استفاده کنی

بعدش می تونی یه آغاز داشته باشی. چرا بر می گردی و با کسای دیگه ای شروع می کنی؟

من قبلا هم بهت گفتم. تصویرم که من نیست

رویاها و واقعیت دوتا چیز متفاوتن. تو داری اینو میگی چون هنوز رویاتو به واقعیت تبدیل نکردی

اینکارو انجام دادی؟ رویات به واقعیت؟

نه هنوز. من در حال انجام دادنشم

چی.. حتا با اینکه تو سوار اسبی، دقیقا وضعیت منو داری

تو الآن داری راحت حرفاتو میزنی. الآن دیگه ما به هم نزدیک شدیم.

گــــروه تــــرجـــمـــه
Bia2Kore.ir - بيا تو کره
تـــــقـــــديــــم مي کـــنــــد
S2Korean.Mihanblog.Com

مامان. اون یه منطقه شناخته شده اس که توش تصادفات زیادی پیش میاد

همه مردمی که اونجا دچار تصادفاتی میشن که اونجا اتفاق میفته همشون مرده اعلام میشن

اون احساساتی و ضعیفه! یه مرد بی عرضه ی پست فطرت که نتونست رویاشو به واقعیت تبدیل کنه

آدرس ياب سايت بيا تو کره
Bia2kore.Rzb.ir

گرفتی خوابیدی؟

جانگ ون شیک

بوی الکل میدی.چقد خوردی؟

خیلی

دارم میرم بیشتر بخورم. دارم میرم که بیشتر بخورم! بیشتر بیشتر و یکم بیشتر

بخواب

ای وای. این زن

تو هیچ مویی نداری

نه حتا یه دونه مو

گم شو بوی الکلت خفه ام کرد

من بو میدم؟

من هیچ بویی نمی شنوم. از من نیست. احتمالا تویی که بو میدی

تمومش کن

چیو بس کنم؟ من چیکار کردم؟

من چیکار کردم که باید تمومش کنم؟

قبلا تمومش کردی

چیکار می کردم که دیگه نباید بکنمش؟

میخوای بازم مست شدنت رو ادامه بدی؟

چجوری تو اینجوری شدی؟

تو اینجوری نبودی وقتی اولین بار من دیدمت

قبل از این تو هیچ وقت اینکارا رو نمیکردی

تو درخشان بودی... با ملاحظه و گرم

سالهای زیاد که گذشته تو رو اینجوری کرده؟

زمان تو رو این شکلی کرده؟

راجع به یکی دیگه حرف نزن و به خودت نگاه کن

کی منو مجبور کرد این شکلی بشم؟ کی؟

زندگیت اینجوری شده به خاطر خودته! کس دیگه ای تو رو این ریختی کرده؟

!این به خاطر توئه! تو

!من تو رو میشناسم

تمومش کن. یه آدم مست چیکار داره که انجام بده. گم شو

گم شم؟ تو از همه بالاتری؟ همیشه میگی که برم گم شم

باشه من میرم تو حروم زاده

همه چیز داره خیلی جالب میشه. تو الآن بد خلق هم میشی

تو خیلی گستاخی

جانگ ون سیک خیلی گستاخه

تو میتونی تصویرت رو تغییر بدی. اگه تو تغییر کنی فقط به خاطر اینکه گذشته ات وجود داره، این تو نیستی

تو تا حالا این کارو انجام دادی؟ تبدیل رویا به واقعیت؟

واقعیت تو رویای منه

فقط صبر کن. من به دستش میارم Zizo, Hoora.R زیرنویس از - bia2kore.ir

قشر سطح بالا

یون ها دیشب نیومد خونه

حالا اون داره بیرون میخوابه بدون اینکه خبر بده؟

برنامه ات از الآن چیه؟

.اول میرم وسایلمو حمع می کنم .بعدش بیا خونه من -

.شماها دارین کلکسیون کارگرای پاره وقت درست میکنین؟ جون کی هم داره با یکیشون قرار میزاره

جون کی تو نمیخوای چیزی به من بگی؟

من سر یه قرار با یون ها رفتم.

اون واقعا دختر گروه ته جین عه؟

من واقعا احساس کثیفی می کنم

تو واقعا میخوای اینجوری باشی؟

چرا دیر اومدی؟ میخوای به اتاق من بریم؟

من دارم به هان نام دونگ میرم دوباره؟

چرا صورت منو میپوشونی؟

میخوام بهت بگم که چرا متاسفم

من شنیدم که یون ها کسی رو میبینه

میخوام برای همیشه باهات باشم